یادم نمی رود زمانی که برای داشتن شغل دوم و حتی شغل اول مورد علاقه خودم دست به هر کاری می زدم. از علوم دامی گرفته تا طراحی سایت و تولید محتوا و…  هر کاری می کردم تا بتوانم یک شغل درست و حسابی برای خودم دست و پا کنم.

خلاصه حسابی غرق در انتخاب شغل شده بودم. روزی از دور به خودم و کارهایی که انجام می دادم نگاهی کردم. این حجم از درگیری را هرگز در خودم ندیده بودم. به نحوی می توان گفت هم از زندگی و خانواده افتاده بودم و هم تمرکزم را در کار فعلی از دست داده بودم. 

با خودم گفتم قطعا این روز ها افراد زیادی مثل من برای امرار معاش شان درگیری های ذهنی فراوانی دارند. ما انسان ها معمولا در شرایط نامناسب ذهنی تصمیمات نادرستی هم می گیریم. چقدر خوب می شد تا دوباره آرامش را به ذهن و حتی به زندگی هایمان برگردانیم. 

ناگهان ایده عجیبی به ذهنم خطور کرد.

چرا که نه!؟ 

شاید من بتوانم وارد عرصه ای شوم که نه تنها به خودم بلکه به تمام افرادی که این روزها به دلیل مشغله های فراوان آرامش درونی کم تری احساس می کنند ، کمک کنم. به نظر من بهترین و مطمئن ترین راه کسب آرامش در هر حالتی یاد خداست. این مورد را خودم به شخصه تجربه کردم و دوست دارم بقیه هم از این احساس محروم نباشند. 

بنابراین اینجا بود که مزگت متولد شد و فعالیت خود را آغاز کرد.